دلیل تقدس تربت امام حسین (علیه السلام)
پرسش :
چرا تربت امام حسین (علیه السلام)) برای شیعیان مقدس است؟
پاسخ :
اینکه شیعیان تربت امام حسین(علیه السلام) - خاک محدوده محل شهادت حضرت - را محترم می شمارند طبق روایاتی است که اشاره به حکمت های متعدد این موضوع دارد.
اهمیت تربت حسینی با توجه به قانون تداعی
حکمت احترام تربت محدوده شهادت امام حسین(علیه السلام) ارتباط مستقیمی با الگو بودن قیام ظلم ستیزانه حضرت سید الشهدا(ع) و تداعی این قیام در ذهن همه آزادی خواهان جهان تا ابد دارد. مبنا و الگو بودن قیام حسینی تا حدی است که پیامبر اکرم(ص) ده ها سال پیش از واقعه کربلا، بر حرارت و اثرگذاری قیام حسینی چنین تاکید فرمودند: (همانا در قتل حسین حرارتی در قلوب مومنین است که تا ابد سرد نخواهد شد)؛ «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا».(1)
در مورد سجده بر تربت امام حسین(ع) نیز همین معنا وجود دارد. می دانیم که در سجده براى خداوند به منظور این که خضوع بیشترى به عمل آید، باید پیشانى را در حال سجده بر زمین یا آنچه از زمین است (و خوردنى و پوشیدنى و معدنى نباشد) گذاشت. تربت حسینى نیز خاک پاکى است که به واسطه قیام امام حسین(ع) براى احیاى دین خدا و توحید، شرافت بیشترى پیدا کرده است. مخصوصاً روى قانون محاکات و تداعى، سجده بر تربت کربلا خاطره فداکارى سالار شهیدان حسین بن على(ع) را در قلوب افراد نمازگزار زنده مى کند و ارواح پاک و دل هاى بیدار را دعوت به پیروى از آن مکتب عالى نموده، روح جانبازى و فداکارى را در زمینه هاى مساعد تقویت مى نماید.(2)
اهمیت این تربت نزد انبیاء و اولیاء در طول تاریخ
قیام امام حسین(علیه السلام) در طول تاریخ برترین الگو در مبارزات آزادی خواهان و ظلم ستیزان بوده است. در این بین محل شهادت و تربت حضرت نیز نقش خاصی در معرفی این قیام داشته است و در میان انبیاء و اولیای الهی نیز از جایگاه مهم و شناخته شده ای برخوردار بوده است. چند مثال را در این باره با هم مرور می کنیم:
1. زمین و خاک کربلا معرّف قیام حسینی به حواریون: طبق روایات اسلامی حضرت عیسی(علیه السلام) در گذر از سرزمین کربلا ضمن اِخبار غیبی از قیام و شهادت امام حسین(ع) برای حواریون، به حرمت تربت ایشان چنین اشاره نمودند: (این زمینی است که در آن فرزند رسول الله، احمد و فرزند آزاد زن پاک بتول شبیه مادرم مریم، کشته خواهد شد و در آن دفن می شود. این زمین از مشک خوشبوتر است چون خاک طینت و گل فرزند شهید پیامبر خداست)؛ «هَذِهِ أَرْضٌ یُقْتَلُ فِیهَا فَرْخُ الرَّسُولِ أَحْمَدُ وَ فَرْخُ الْحُرَّةِ الطَّاهِرَةِ الْبَتُولِ شَبِیهَةِ أُمِّی وَ یُلْحَدُ فِیهَا هِیَ أَطْیَبُ مِنَ الْمِسْکِ لِأَنَّهَا طِینَةُ الْفَرْخِ الْمُسْتَشْهَد».(3)
2. اهمیت زمین و خاک کربلا نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله) و مسلمین: احادیث متعددی که در منابع شیعه و اهل سنت، حکایت از آگاهی پیامبر اکرم(ص) و به تبع آن مسلمین از واقعه کربلا دارد و بیان می کند که جبرائیل (یا فرشته ای دیگر) تربت سرخی از کربلا را برای پیامبر آورد که سبب تأثر آن حضرت شد. این احادیث از طریق زنان و مردان صحابی، از جمله شماری از همسران پیامبر، روایت شده است. در برخی منابع، مُفاد این احادیث از جمله معجزات پیامبر(ص) به شمار آمده است.(4)
به عنوان نمونه طبق روایتی رسول گرامی اسلام(ص) هر وقت این تربت را می دیدند اشک از چشمان مبارکش جاری می شد و از شهادت مظلومانه ی امام حسین(ع) در کربلا سخن می گفتند. ایشان تربت امام حسین(ع) را استشمام و آن را می بوسید: (ام السلمه می گوید: در یکی از شب ها رسول خدا(ص) مشغول استراحت بود ناگهان نگران و مضطرب از جایش حرکت کرد، سپس نشست و دراز کشید که باز هم از جایش با ناراحتی حرکت کرد که از دفعه قبل شدیدتر بود، باز هم دراز کشید در حالی که خاکی سرخ رنگ در دستهایش بود و آن را می بوسید، گفتم: این خاک چیست؟ فرمود: جبرئیل به من خبر داد که بر این خاک حسین مرا می کشند، از او درخواست کردم تا آن خاک را به من نشان دهد، جبرئیل این خاک را برایم آورد)؛ «...أَخْبَرَتْنِی أُمُّ سَلَمَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) اضْطَجَعَ ذَاتَ لَیْلَةٍ لِلنَّوْمِ فَاسْتَیْقَظَ وَهُوَ حَائِرٌ، ثُمَّ اضْطَجَعَ فَرَقَدَ، ثُمَّ اسْتَیْقَظَ وَهُوَ حَائِرٌ، دُونَ مَا رَأَیْتُ بِهِ الْمَرَّةَ الْأُولَى، ثُمَّ اضْطَجَعَ فَاسْتَیْقَظَ وَفِی یَدِهِ تُرْبَةٌ حَمْرَاءُ یُقَبِّلُهَا، فَقُلْتُ: مَا هَذِهِ التُّرْبَةُ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: " أَخْبَرَنِی جِبْرِیلُ (ع) أَنَّ هَذَا یُقْتَلُ بِأَرْضِ الْعِرَاقِ - لِلْحُسَیْنِ - فَقُلْتُ لِجِبْرِیلَ: أَرِنِی تُرْبَةَ الْأَرْضِ الَّتِی یُقْتَلُ بِهَا فَهَذِهِ تُرْبَتُهَا».(5)
در روایت دیگری نیز پیامبر(ص) تربتی را که جبرائیل برای وی آورد، به اُمّ سَلَمه داد و او را راهنمایی فرمود: (هر گاه این خاک تبدیل به خون تازه شد، بدان فرزندم حسین کشته شده است)؛ «إذا صارَت دَما عَبیطا فَاعلَمی أنَّ ولدی الحُسَینَ قَد قُتِلَ»(6) و در روز عاشوراى سال 61 هجرى، آن خاک تبدیل به خون تازه شد. اُمّ سَلَمه نیز با دیدن آن فریاد کشید: وا حُسَینا! واى از مظلومیت پسر پیامبر خدا! شیون و عزاداری اُمّ سَلَمه براى مظلومیت امام حسین(ع) به گونه اى بود که به دنبال آن مدینه یکپارچه عزادار شد و زنان شیون کردند و چنان عزادارى بر پا شد که سال 61 هجرى را سال حُزن و ماتم نامیدند.(7)
3. اهمیت زمین و خاک کربلا نزد امام علی(علیه السلام) و شیعیان ایشان: از امام علی(ع) احادیث بسیاری درباره تربت امام حسین(ع) نقل شده است، از جمله اینکه حضرت هنگام عبور از کربلا در جنگ صفین، بر مضمون احادیث نبوی در شأن تربت و معرفی قیام حسینی به شیعیان چنین تاکید فرمودند: (چه خوشبوئی ای خاک! در روز قیامت قومی از تو بپا خیزند که بدون حساب و بی درنگ به وارد بهشت می شوند)؛ «وَاهاً لَکِ أَیَّتُهَا التُّرْبَةُ لَیُحْشَرَنَّ مِنْکِ قَوْمٌ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ ... بِغَیْرِ حِسابٍ»(8) این حدیث دوبار، هنگام رفتن امام علی به صفّین و هنگام بازگشت از آن، در کربلا شنیده شده است. در حدیثی دیگر، از آگاهی حضرت علی نسبت به محل شهادت امام حسین(ع) سخن رفته است و بنابر حدیثی، آن حضرت هنگام عبور از کربلا ضمن گریستن و اشاره به واقعه عاشورا، محترم بودن تربت آن جا را یادآور شدند.(9)
استحباب سجده بر تربت حسینی
در فقه شیعه سجده روی هر تربت پاکی جایز است و سجده بر روی خاک پاک اماکن متبرکه مثل تربت حسینی «مستحب» است. سجده شیعه بر تربت اماکن متبرکه، چیزی جز سجده بر روی خاک پاک نیست که اولین و مهمترین دلیل جواز سجده بر تربت، همین موضوع سجده بر خاک است و سیره و سنت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نیز بر آن استوار می باشد. به عبارت دیگر فقهای شیعه بر این عقیده هستند آنچه واجب است، تحقق سجده روی مسجود علیه های جایز و پاک است و سجده بر تربت خاصی واجب نیست. بلکه تربت از آن حیث که تربت است، اولین مسجود علیه جایز است و در این میان «سجده روی خاک اماکن متبرکه مستحب است».
هشام بن حکم می گوید به امام صادق(ع) عرض کردم: سجده بر چه چیزهایی جایز و بر چه چیزهایی جایز نیست؟ امام(ع) فرمودند: (سجده جایز نیست؛ مگر بر زمین و آن چه که از زمین می روید؛ غیر از خوردنی ها و پوشدنی ها)؛ «السُّجُودُ لَا یَجُوزُ إِلَّا عَلَى الْأَرْضِ أَوْ عَلَى مَا أَنْبَتَتِ الْأَرْضُ إِلَّا مَا أُکِلَ أَوْ لُبِسَ». هشام بن حکم می گوید به آن حضرت عرض کردم: فدایت شوم، دلیل آن چیست؟ آن حضرت فرمود: (زیرا سجده برای خداوند و تواضع در برابر او است و سزاوار نیست که بر روی خوراکی و پوشاک باشد؛ چرا که دنیا پرستان بنده آن چیزی هستند که می خورند و می آشامند؛ اما کسی که سجده می کند در حال سجود برای خداوند بلند مرتبه است؛ از این رو، سزاوار نیست که در حال سجده پیشانیش را بر همان چیزی نهد که دنیا پرستان از حیله های آن فریب خورده اند)؛ «لِأَنَّ السُّجُودَ خُضُوعٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا یَنْبَغِی أَنْ یَکُونَ عَلَى مَا یُؤْکَلُ أَوْ یُلْبَسُ لِأَنَّ أَبْنَاءَ الدُّنْیَا عَبِیدُ مَا یَأْکُلُونَ وَ یَلْبَسُونَ وَ السَّاجِدُ فِی سُجُودِهِ فِی عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا یَنْبَغِی أَنْ یَضَعَ جَبْهَتَهُ فِی سُجُودِهِ عَلَى مَعْبُودِ أَبْنَاءِ الدُّنْیَا الَّذِینَ اغْتَرُّوا بِغُرُورِهَا».(10)
در کتب اهل سنت نیز آمده است که رسول خدا(ص) بر خاک سجده می کرد چنانکه حضرت فرموده اند: (پنچ چیز به من داده شده است که به هیچ کس قبل از من داده نشده است... و زمین برای من محل سجده و پاک کننده قرار داده شده است...)؛ «أُعْطِیتُ خَمْسًا لم یُعْطَهُنَّ أَحَدٌ من الْأَنْبِیَاءِ قَبْلِی: ... وَجُعِلَتْ لی الْأَرْضُ مَسْجِدًا وَطَهُورًا...».(11)
صحابه رسول خدا(ص) نیز به تبعیت از آن حضرت، جز بر زمین بر چیز دیگری سجده نمی کردند؛ چنانکه از ابو عبید نقل شده که: «ابن مسعود نماز نمی خواند و سجده نمی کرد، مگر بر زمین».(12) نیز نقل شده است که برخی از صحابه مانند مسروق بن الأجدع، «هر وقت که به مسافرتی می رفت، مقداری از خاک با خود بر می داشت تا در کشتی بر آن سجده کند».(13)
استحباب سجده بر تربت پاک حسینی نیز به تأسی از أئمه اطهار(ع) می باشد؛ چنانکه رسول خدا(ص) نیز برای تربت کربلا ارزش قائل بود. روایات فراوانی نیز از جانب اهل بیت(ع) به ما سیده است که ثواب فراوانی، برای سجده روی تربت سید شهدا امام حسین(ع) بیان می کنند. به عنوان نمونه نقل شده است: «امام صادق(ع) [خود] کیسه ای داشت که در آن تربت امام حسین(ع) را نگه می داشت. هر وقت که نماز می خواند آن را بر سجاده اش می ریخت و بر روی آن سجده می کرد». ایشان در این باره فرموده اند: (سجده بر تربت امام حسین(ع) هفت حجاب را پاره می کند)؛ «إِنَّ السُّجُودَ عَلِیِّ تُرْبَةِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(علیه السَّلَامُ) تَخْرِقَ الْحُجُبَ السَّبْعَ».(14)
شیعه نیز که خود را پیرو اهل بیت(ع) می داند به تأسی از آن حضرات بر روی تربیت پاک امام حسین(ع) سجده می کند.
سجده شیعه روی تربت پاک حسینی برای خدا می باشد
سجده شیعه روی تربت پاک امام حسین(علیه السلام)، «سجده برای تربت» و یا «سجده بر امام حسین»(ع) نیست؛ بلکه «سجده بر روی تربت امام حسین(ع) برای خدا می باشد». تربت حسینی در اصطلاح فقهى «مسجود علیه»؛ (محل سجده) است. بر این اساس سجده روی تربت امام حسین(ع) هیچ ارتباطی با شرک در عبادت ندارد؛ زیرا شرک در عبادت، پرستش موجودی در عرض خداوند متعال با اعتقاد به خدایی و اثر مستقل او می باشد.
همچنین این عمل بدعت و یا از الزامات مذهب تشیع نمی باشد؛ علامه امینى گوید: «ما قطعه هاى درخشانى از تربت کربلا براى سجده بر آن برمى گزینیم، آنگونه که فقیه پیشین مسروق بن اجدع، پاره خشتى از تربت مدینه منوره با خود بر مى داشت و بر آن سجده مى کرد، در حالى که او شاگرد خلافتِ راشده، فقیه مدینه و معلم سنت در آن شهر بود و حاشا که او اهل بدعت باشد. پس در این کار، هیچ جاى ناراحتى و نگرانى نیست و چیزى مخالف قرآن کریم و سنت خداو رسول(ص)، یا خروج از حکم عقل و منطق نیست. اینکه شیعه، تربت کربلا را به عنوان سجده گاه قرار مى دهد، نه واجب شرعى و دینى است و نه از الزامات مذهب است...».(15)
شفابخش بودن تربت امام حسین(علیه السلام)
در متون حدیثی و فقهی، آثار متعددی برای تربت حسینی ذکر شده است. در احادیث گفته شده که تربت حسینی، شفابخش بیماری هاست، ولی شرط تأثیر آن پیروی از امام حسین(علیه السلام) و اعتقاد به آن حضرت دانسته شده است.
به عنوان مثال در روایتی از امام کاظم(ع) می خوانیم: «إِنَّ کُلَّ تُرْبَةٍ لَنَا مُحَرَّمَةٌ إِلَّا تُرْبَةُ جَدِّیَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ(علیهما السلام) فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَهَا شِفَاءً لِشِیعَتِنَا وَ أَوْلِیَائِنَا»(16)؛ (همه تربتها جز تربت جدّم امام حسین(ع) [خوردنش] حرام است. خداوند- عزّ و جلّ- آن را براى شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است).
از امام صادق(ع) نیز روایت شده است: «حَنِّکُوا أَوْلادَکُمْ بِتُرْبَةِ الْحُسَیْنِ عَلیهِ السَّلام»(17)؛ (کام نوزادانتان را با تربت امام حسین(علیه السلام) باز کنید).
همچنین خوردن مقدار بسیار کمى (مثلًا به اندازه یک عدس در آب حل کند و بخورد) از تربت امام حسین(ع) به قصد شفا و باز کردن افطار در روز عید فطر با آن مورد ترغیب و توصیه ائمّه اطهار(ع) بوده است.(18)
این امور عامل موثری در پیروی و گرایش به امام حسین(ع) می باشد و با اینکه دشمنان اسلام از بنى امیّه و بنى عبّاس گرفته تا وهابیت که با تمام توان، تلاش مى کردند تا قیام امام(ع) و یاران پاکباخته اش به دست فراموشى سپرده شود و مردم از آن سخنى نگویند و حتّى اثرى از قبر آن امام همام به جاى نماند، در اهداف شوم خود ناموفق باشند.(19)
این موارد به همراه روایات بسیار دیگری سبب گردیده که تربت کربلا قداستی الهی بیابد و دیگر امامان معصوم نیز آن را با اوصاف «مبارکه» و «طاهره» و «مِسکة مبارکة» ستوده و بر فضیلت آن تأکید نمایند.(20) لذا شیعیان بنا بر حکمت های الهی و به تاسی از ائمه معصومین(ع) برای تربت کربلا احترام ویژه ای قائلند.
پی نوشت:
(1). مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، نوری، حسین بن محمد تقی، مؤسسة آل البیت(ع)، قم، 1408 هـ ق، چاپ اول، ج 10، ص 318.
(2). پاسخ به پرسشهاى مذهبى، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات مدرسه الامام علی بن ابى طالب(ع)، قم، 1377 هـ ش، چاپ اول، ص 405.
(3). کمال الدین و تمام النعمة، ابن بابویه، محمد بن على، انتشارات الاسلامیه، تهران، 1395 هـ ق، چاپ دوم، ج 2، ص 532.
(4). ر.ک: الامام الحسین فی احادیث الفریقین من قبل الولادة الی بعد الشهادة، موحد ابطحی اصفهانی، سید علی، انتشارات علی موحد ابطحی، قم، 1376 هـ ش، چاپ اول، ج 4، ص 150- 153، 253، 262- 264.
(5). المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (الوفاة:405هـ ق)، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، دار الکتب العلمیة، بیروت، 1411هـ ق/ 1990م، چاپ اوّل، ج 4، ص 440، (کتاب تعبیرالرویا).
(6). مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر، بحرانى، سید هاشم بن سلیمان، مؤسسة المعارف الإسلامیة، قم، 1413 هـ ق، چاپ اول، ج 3، ص 439.
(7). مقتل الحسین(علیه السلام)، خوارزمى، مؤفق بن احمد، انوار الهدی، قم، 1418 هـ ق، چاپ اول، ج 2 ص 40.
(8). وقعة صفین، نصر بن مزاحم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، 1404 هـ ق، چاپ دوم، ص 140.
(9). کامل الزیارات، ابن قولویه، جعفر بن محمد، دار المرتضویة، نجف اشرف، 1356 هـ ش، ص 269 و 270.
(10). وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل شریعة، حر عاملی، محمد بن الحسن(الوفاة:1104هـ ق)، تفصیل، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت (ع) لإحیاء التراث، 1414هـ ق، چاپ دوم، ج 5، ص 343 .
(11). الجامع الصحیح المختصر، البخاری الجعفی، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله(الوفاة:256هـ ق)، تحقیق: د. مصطفى دیب البغا، دار ابن کثیر، الیمامة، بیروت،1407 هـ ق/ 1987م، الطبعة الثالثة، ج 1 ص، 128.
(12). «وَ عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ أَنَّ ابْنَ مَسْعُودٍ کَانَ لَا یُصَلِّیَ أَوْ لَا یَسْجُدُ إِلَّا عَلَیَّ الْأَرْضُ رَوَاهُ الطَّبَرَانِیُّ فِی الکبیر». مجمع الزوائد، الهیثمی، ابوالحسن علی بن أبی بکر(الوفاة:807 هـ ق)، دار الکتب العلمیة، بیروت، لبنان، 1408 هـ ق/ 1988 م، چاپ اول، ج 2، ص 57.
(13). «حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ قَالَ کَانَ مَسْرُوقٍ إِذَا خَرَجَ یَخْرُجُ بلبنة یَسْجُدُ عَلَیْهَا فِی السَّفِینَةِ»؛ الطبقات الکبرى، البصری الزهری، محمد بن سعد بن منیع، أبو عبدالله (الوفاة: 230 هـ ق)، دار صادر، بیروت، بی تا، چاپ اول، ج 6، ص 79.
(14). وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل شریعة، همان، ج 5، ص 366 .
(15). سیرتنا و سنتنا، چاپ نجف، ص 166 و 167، نقل از: سیماى عقاید شیعه، شیخ جعفر سبحانی، ترجمه: جواد محدثی، نشر مشعر، چاپ دارالحدیث، بهار 1386، چاپ اول، ص 434.
(16). بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 هـ ق، چاپ دوم، ج 98، ص 118، باب تربته صلوات الله علیه و فضلها و آدابها و أحکامها.
(17). وسائل الشیعة، همان، ج 10، ص 410، ح 8.
(18). ر.ک: همان، ج 10، ص 414، باب 72؛ و ص 408، باب 70.
(19). عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، مکارم شیرازى، ناصر، مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع)، قم، 1387 هـ ش، چاپ پنجم، ص 55.
(20). کامل الزیارات، همان، ص 267، 268، 270 و 271.
منبع: آیین رحمت
اینکه شیعیان تربت امام حسین(علیه السلام) - خاک محدوده محل شهادت حضرت - را محترم می شمارند طبق روایاتی است که اشاره به حکمت های متعدد این موضوع دارد.
اهمیت تربت حسینی با توجه به قانون تداعی
حکمت احترام تربت محدوده شهادت امام حسین(علیه السلام) ارتباط مستقیمی با الگو بودن قیام ظلم ستیزانه حضرت سید الشهدا(ع) و تداعی این قیام در ذهن همه آزادی خواهان جهان تا ابد دارد. مبنا و الگو بودن قیام حسینی تا حدی است که پیامبر اکرم(ص) ده ها سال پیش از واقعه کربلا، بر حرارت و اثرگذاری قیام حسینی چنین تاکید فرمودند: (همانا در قتل حسین حرارتی در قلوب مومنین است که تا ابد سرد نخواهد شد)؛ «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا».(1)
در مورد سجده بر تربت امام حسین(ع) نیز همین معنا وجود دارد. می دانیم که در سجده براى خداوند به منظور این که خضوع بیشترى به عمل آید، باید پیشانى را در حال سجده بر زمین یا آنچه از زمین است (و خوردنى و پوشیدنى و معدنى نباشد) گذاشت. تربت حسینى نیز خاک پاکى است که به واسطه قیام امام حسین(ع) براى احیاى دین خدا و توحید، شرافت بیشترى پیدا کرده است. مخصوصاً روى قانون محاکات و تداعى، سجده بر تربت کربلا خاطره فداکارى سالار شهیدان حسین بن على(ع) را در قلوب افراد نمازگزار زنده مى کند و ارواح پاک و دل هاى بیدار را دعوت به پیروى از آن مکتب عالى نموده، روح جانبازى و فداکارى را در زمینه هاى مساعد تقویت مى نماید.(2)
اهمیت این تربت نزد انبیاء و اولیاء در طول تاریخ
قیام امام حسین(علیه السلام) در طول تاریخ برترین الگو در مبارزات آزادی خواهان و ظلم ستیزان بوده است. در این بین محل شهادت و تربت حضرت نیز نقش خاصی در معرفی این قیام داشته است و در میان انبیاء و اولیای الهی نیز از جایگاه مهم و شناخته شده ای برخوردار بوده است. چند مثال را در این باره با هم مرور می کنیم:
1. زمین و خاک کربلا معرّف قیام حسینی به حواریون: طبق روایات اسلامی حضرت عیسی(علیه السلام) در گذر از سرزمین کربلا ضمن اِخبار غیبی از قیام و شهادت امام حسین(ع) برای حواریون، به حرمت تربت ایشان چنین اشاره نمودند: (این زمینی است که در آن فرزند رسول الله، احمد و فرزند آزاد زن پاک بتول شبیه مادرم مریم، کشته خواهد شد و در آن دفن می شود. این زمین از مشک خوشبوتر است چون خاک طینت و گل فرزند شهید پیامبر خداست)؛ «هَذِهِ أَرْضٌ یُقْتَلُ فِیهَا فَرْخُ الرَّسُولِ أَحْمَدُ وَ فَرْخُ الْحُرَّةِ الطَّاهِرَةِ الْبَتُولِ شَبِیهَةِ أُمِّی وَ یُلْحَدُ فِیهَا هِیَ أَطْیَبُ مِنَ الْمِسْکِ لِأَنَّهَا طِینَةُ الْفَرْخِ الْمُسْتَشْهَد».(3)
2. اهمیت زمین و خاک کربلا نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله) و مسلمین: احادیث متعددی که در منابع شیعه و اهل سنت، حکایت از آگاهی پیامبر اکرم(ص) و به تبع آن مسلمین از واقعه کربلا دارد و بیان می کند که جبرائیل (یا فرشته ای دیگر) تربت سرخی از کربلا را برای پیامبر آورد که سبب تأثر آن حضرت شد. این احادیث از طریق زنان و مردان صحابی، از جمله شماری از همسران پیامبر، روایت شده است. در برخی منابع، مُفاد این احادیث از جمله معجزات پیامبر(ص) به شمار آمده است.(4)
به عنوان نمونه طبق روایتی رسول گرامی اسلام(ص) هر وقت این تربت را می دیدند اشک از چشمان مبارکش جاری می شد و از شهادت مظلومانه ی امام حسین(ع) در کربلا سخن می گفتند. ایشان تربت امام حسین(ع) را استشمام و آن را می بوسید: (ام السلمه می گوید: در یکی از شب ها رسول خدا(ص) مشغول استراحت بود ناگهان نگران و مضطرب از جایش حرکت کرد، سپس نشست و دراز کشید که باز هم از جایش با ناراحتی حرکت کرد که از دفعه قبل شدیدتر بود، باز هم دراز کشید در حالی که خاکی سرخ رنگ در دستهایش بود و آن را می بوسید، گفتم: این خاک چیست؟ فرمود: جبرئیل به من خبر داد که بر این خاک حسین مرا می کشند، از او درخواست کردم تا آن خاک را به من نشان دهد، جبرئیل این خاک را برایم آورد)؛ «...أَخْبَرَتْنِی أُمُّ سَلَمَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) اضْطَجَعَ ذَاتَ لَیْلَةٍ لِلنَّوْمِ فَاسْتَیْقَظَ وَهُوَ حَائِرٌ، ثُمَّ اضْطَجَعَ فَرَقَدَ، ثُمَّ اسْتَیْقَظَ وَهُوَ حَائِرٌ، دُونَ مَا رَأَیْتُ بِهِ الْمَرَّةَ الْأُولَى، ثُمَّ اضْطَجَعَ فَاسْتَیْقَظَ وَفِی یَدِهِ تُرْبَةٌ حَمْرَاءُ یُقَبِّلُهَا، فَقُلْتُ: مَا هَذِهِ التُّرْبَةُ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: " أَخْبَرَنِی جِبْرِیلُ (ع) أَنَّ هَذَا یُقْتَلُ بِأَرْضِ الْعِرَاقِ - لِلْحُسَیْنِ - فَقُلْتُ لِجِبْرِیلَ: أَرِنِی تُرْبَةَ الْأَرْضِ الَّتِی یُقْتَلُ بِهَا فَهَذِهِ تُرْبَتُهَا».(5)
در روایت دیگری نیز پیامبر(ص) تربتی را که جبرائیل برای وی آورد، به اُمّ سَلَمه داد و او را راهنمایی فرمود: (هر گاه این خاک تبدیل به خون تازه شد، بدان فرزندم حسین کشته شده است)؛ «إذا صارَت دَما عَبیطا فَاعلَمی أنَّ ولدی الحُسَینَ قَد قُتِلَ»(6) و در روز عاشوراى سال 61 هجرى، آن خاک تبدیل به خون تازه شد. اُمّ سَلَمه نیز با دیدن آن فریاد کشید: وا حُسَینا! واى از مظلومیت پسر پیامبر خدا! شیون و عزاداری اُمّ سَلَمه براى مظلومیت امام حسین(ع) به گونه اى بود که به دنبال آن مدینه یکپارچه عزادار شد و زنان شیون کردند و چنان عزادارى بر پا شد که سال 61 هجرى را سال حُزن و ماتم نامیدند.(7)
3. اهمیت زمین و خاک کربلا نزد امام علی(علیه السلام) و شیعیان ایشان: از امام علی(ع) احادیث بسیاری درباره تربت امام حسین(ع) نقل شده است، از جمله اینکه حضرت هنگام عبور از کربلا در جنگ صفین، بر مضمون احادیث نبوی در شأن تربت و معرفی قیام حسینی به شیعیان چنین تاکید فرمودند: (چه خوشبوئی ای خاک! در روز قیامت قومی از تو بپا خیزند که بدون حساب و بی درنگ به وارد بهشت می شوند)؛ «وَاهاً لَکِ أَیَّتُهَا التُّرْبَةُ لَیُحْشَرَنَّ مِنْکِ قَوْمٌ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ ... بِغَیْرِ حِسابٍ»(8) این حدیث دوبار، هنگام رفتن امام علی به صفّین و هنگام بازگشت از آن، در کربلا شنیده شده است. در حدیثی دیگر، از آگاهی حضرت علی نسبت به محل شهادت امام حسین(ع) سخن رفته است و بنابر حدیثی، آن حضرت هنگام عبور از کربلا ضمن گریستن و اشاره به واقعه عاشورا، محترم بودن تربت آن جا را یادآور شدند.(9)
استحباب سجده بر تربت حسینی
در فقه شیعه سجده روی هر تربت پاکی جایز است و سجده بر روی خاک پاک اماکن متبرکه مثل تربت حسینی «مستحب» است. سجده شیعه بر تربت اماکن متبرکه، چیزی جز سجده بر روی خاک پاک نیست که اولین و مهمترین دلیل جواز سجده بر تربت، همین موضوع سجده بر خاک است و سیره و سنت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نیز بر آن استوار می باشد. به عبارت دیگر فقهای شیعه بر این عقیده هستند آنچه واجب است، تحقق سجده روی مسجود علیه های جایز و پاک است و سجده بر تربت خاصی واجب نیست. بلکه تربت از آن حیث که تربت است، اولین مسجود علیه جایز است و در این میان «سجده روی خاک اماکن متبرکه مستحب است».
هشام بن حکم می گوید به امام صادق(ع) عرض کردم: سجده بر چه چیزهایی جایز و بر چه چیزهایی جایز نیست؟ امام(ع) فرمودند: (سجده جایز نیست؛ مگر بر زمین و آن چه که از زمین می روید؛ غیر از خوردنی ها و پوشدنی ها)؛ «السُّجُودُ لَا یَجُوزُ إِلَّا عَلَى الْأَرْضِ أَوْ عَلَى مَا أَنْبَتَتِ الْأَرْضُ إِلَّا مَا أُکِلَ أَوْ لُبِسَ». هشام بن حکم می گوید به آن حضرت عرض کردم: فدایت شوم، دلیل آن چیست؟ آن حضرت فرمود: (زیرا سجده برای خداوند و تواضع در برابر او است و سزاوار نیست که بر روی خوراکی و پوشاک باشد؛ چرا که دنیا پرستان بنده آن چیزی هستند که می خورند و می آشامند؛ اما کسی که سجده می کند در حال سجود برای خداوند بلند مرتبه است؛ از این رو، سزاوار نیست که در حال سجده پیشانیش را بر همان چیزی نهد که دنیا پرستان از حیله های آن فریب خورده اند)؛ «لِأَنَّ السُّجُودَ خُضُوعٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا یَنْبَغِی أَنْ یَکُونَ عَلَى مَا یُؤْکَلُ أَوْ یُلْبَسُ لِأَنَّ أَبْنَاءَ الدُّنْیَا عَبِیدُ مَا یَأْکُلُونَ وَ یَلْبَسُونَ وَ السَّاجِدُ فِی سُجُودِهِ فِی عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا یَنْبَغِی أَنْ یَضَعَ جَبْهَتَهُ فِی سُجُودِهِ عَلَى مَعْبُودِ أَبْنَاءِ الدُّنْیَا الَّذِینَ اغْتَرُّوا بِغُرُورِهَا».(10)
در کتب اهل سنت نیز آمده است که رسول خدا(ص) بر خاک سجده می کرد چنانکه حضرت فرموده اند: (پنچ چیز به من داده شده است که به هیچ کس قبل از من داده نشده است... و زمین برای من محل سجده و پاک کننده قرار داده شده است...)؛ «أُعْطِیتُ خَمْسًا لم یُعْطَهُنَّ أَحَدٌ من الْأَنْبِیَاءِ قَبْلِی: ... وَجُعِلَتْ لی الْأَرْضُ مَسْجِدًا وَطَهُورًا...».(11)
صحابه رسول خدا(ص) نیز به تبعیت از آن حضرت، جز بر زمین بر چیز دیگری سجده نمی کردند؛ چنانکه از ابو عبید نقل شده که: «ابن مسعود نماز نمی خواند و سجده نمی کرد، مگر بر زمین».(12) نیز نقل شده است که برخی از صحابه مانند مسروق بن الأجدع، «هر وقت که به مسافرتی می رفت، مقداری از خاک با خود بر می داشت تا در کشتی بر آن سجده کند».(13)
استحباب سجده بر تربت پاک حسینی نیز به تأسی از أئمه اطهار(ع) می باشد؛ چنانکه رسول خدا(ص) نیز برای تربت کربلا ارزش قائل بود. روایات فراوانی نیز از جانب اهل بیت(ع) به ما سیده است که ثواب فراوانی، برای سجده روی تربت سید شهدا امام حسین(ع) بیان می کنند. به عنوان نمونه نقل شده است: «امام صادق(ع) [خود] کیسه ای داشت که در آن تربت امام حسین(ع) را نگه می داشت. هر وقت که نماز می خواند آن را بر سجاده اش می ریخت و بر روی آن سجده می کرد». ایشان در این باره فرموده اند: (سجده بر تربت امام حسین(ع) هفت حجاب را پاره می کند)؛ «إِنَّ السُّجُودَ عَلِیِّ تُرْبَةِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(علیه السَّلَامُ) تَخْرِقَ الْحُجُبَ السَّبْعَ».(14)
شیعه نیز که خود را پیرو اهل بیت(ع) می داند به تأسی از آن حضرات بر روی تربیت پاک امام حسین(ع) سجده می کند.
سجده شیعه روی تربت پاک حسینی برای خدا می باشد
سجده شیعه روی تربت پاک امام حسین(علیه السلام)، «سجده برای تربت» و یا «سجده بر امام حسین»(ع) نیست؛ بلکه «سجده بر روی تربت امام حسین(ع) برای خدا می باشد». تربت حسینی در اصطلاح فقهى «مسجود علیه»؛ (محل سجده) است. بر این اساس سجده روی تربت امام حسین(ع) هیچ ارتباطی با شرک در عبادت ندارد؛ زیرا شرک در عبادت، پرستش موجودی در عرض خداوند متعال با اعتقاد به خدایی و اثر مستقل او می باشد.
همچنین این عمل بدعت و یا از الزامات مذهب تشیع نمی باشد؛ علامه امینى گوید: «ما قطعه هاى درخشانى از تربت کربلا براى سجده بر آن برمى گزینیم، آنگونه که فقیه پیشین مسروق بن اجدع، پاره خشتى از تربت مدینه منوره با خود بر مى داشت و بر آن سجده مى کرد، در حالى که او شاگرد خلافتِ راشده، فقیه مدینه و معلم سنت در آن شهر بود و حاشا که او اهل بدعت باشد. پس در این کار، هیچ جاى ناراحتى و نگرانى نیست و چیزى مخالف قرآن کریم و سنت خداو رسول(ص)، یا خروج از حکم عقل و منطق نیست. اینکه شیعه، تربت کربلا را به عنوان سجده گاه قرار مى دهد، نه واجب شرعى و دینى است و نه از الزامات مذهب است...».(15)
شفابخش بودن تربت امام حسین(علیه السلام)
در متون حدیثی و فقهی، آثار متعددی برای تربت حسینی ذکر شده است. در احادیث گفته شده که تربت حسینی، شفابخش بیماری هاست، ولی شرط تأثیر آن پیروی از امام حسین(علیه السلام) و اعتقاد به آن حضرت دانسته شده است.
به عنوان مثال در روایتی از امام کاظم(ع) می خوانیم: «إِنَّ کُلَّ تُرْبَةٍ لَنَا مُحَرَّمَةٌ إِلَّا تُرْبَةُ جَدِّیَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ(علیهما السلام) فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَهَا شِفَاءً لِشِیعَتِنَا وَ أَوْلِیَائِنَا»(16)؛ (همه تربتها جز تربت جدّم امام حسین(ع) [خوردنش] حرام است. خداوند- عزّ و جلّ- آن را براى شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است).
از امام صادق(ع) نیز روایت شده است: «حَنِّکُوا أَوْلادَکُمْ بِتُرْبَةِ الْحُسَیْنِ عَلیهِ السَّلام»(17)؛ (کام نوزادانتان را با تربت امام حسین(علیه السلام) باز کنید).
همچنین خوردن مقدار بسیار کمى (مثلًا به اندازه یک عدس در آب حل کند و بخورد) از تربت امام حسین(ع) به قصد شفا و باز کردن افطار در روز عید فطر با آن مورد ترغیب و توصیه ائمّه اطهار(ع) بوده است.(18)
این امور عامل موثری در پیروی و گرایش به امام حسین(ع) می باشد و با اینکه دشمنان اسلام از بنى امیّه و بنى عبّاس گرفته تا وهابیت که با تمام توان، تلاش مى کردند تا قیام امام(ع) و یاران پاکباخته اش به دست فراموشى سپرده شود و مردم از آن سخنى نگویند و حتّى اثرى از قبر آن امام همام به جاى نماند، در اهداف شوم خود ناموفق باشند.(19)
این موارد به همراه روایات بسیار دیگری سبب گردیده که تربت کربلا قداستی الهی بیابد و دیگر امامان معصوم نیز آن را با اوصاف «مبارکه» و «طاهره» و «مِسکة مبارکة» ستوده و بر فضیلت آن تأکید نمایند.(20) لذا شیعیان بنا بر حکمت های الهی و به تاسی از ائمه معصومین(ع) برای تربت کربلا احترام ویژه ای قائلند.
پی نوشت:
(1). مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، نوری، حسین بن محمد تقی، مؤسسة آل البیت(ع)، قم، 1408 هـ ق، چاپ اول، ج 10، ص 318.
(2). پاسخ به پرسشهاى مذهبى، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات مدرسه الامام علی بن ابى طالب(ع)، قم، 1377 هـ ش، چاپ اول، ص 405.
(3). کمال الدین و تمام النعمة، ابن بابویه، محمد بن على، انتشارات الاسلامیه، تهران، 1395 هـ ق، چاپ دوم، ج 2، ص 532.
(4). ر.ک: الامام الحسین فی احادیث الفریقین من قبل الولادة الی بعد الشهادة، موحد ابطحی اصفهانی، سید علی، انتشارات علی موحد ابطحی، قم، 1376 هـ ش، چاپ اول، ج 4، ص 150- 153، 253، 262- 264.
(5). المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (الوفاة:405هـ ق)، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، دار الکتب العلمیة، بیروت، 1411هـ ق/ 1990م، چاپ اوّل، ج 4، ص 440، (کتاب تعبیرالرویا).
(6). مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر، بحرانى، سید هاشم بن سلیمان، مؤسسة المعارف الإسلامیة، قم، 1413 هـ ق، چاپ اول، ج 3، ص 439.
(7). مقتل الحسین(علیه السلام)، خوارزمى، مؤفق بن احمد، انوار الهدی، قم، 1418 هـ ق، چاپ اول، ج 2 ص 40.
(8). وقعة صفین، نصر بن مزاحم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، 1404 هـ ق، چاپ دوم، ص 140.
(9). کامل الزیارات، ابن قولویه، جعفر بن محمد، دار المرتضویة، نجف اشرف، 1356 هـ ش، ص 269 و 270.
(10). وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل شریعة، حر عاملی، محمد بن الحسن(الوفاة:1104هـ ق)، تفصیل، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت (ع) لإحیاء التراث، 1414هـ ق، چاپ دوم، ج 5، ص 343 .
(11). الجامع الصحیح المختصر، البخاری الجعفی، محمد بن إسماعیل أبو عبدالله(الوفاة:256هـ ق)، تحقیق: د. مصطفى دیب البغا، دار ابن کثیر، الیمامة، بیروت،1407 هـ ق/ 1987م، الطبعة الثالثة، ج 1 ص، 128.
(12). «وَ عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ أَنَّ ابْنَ مَسْعُودٍ کَانَ لَا یُصَلِّیَ أَوْ لَا یَسْجُدُ إِلَّا عَلَیَّ الْأَرْضُ رَوَاهُ الطَّبَرَانِیُّ فِی الکبیر». مجمع الزوائد، الهیثمی، ابوالحسن علی بن أبی بکر(الوفاة:807 هـ ق)، دار الکتب العلمیة، بیروت، لبنان، 1408 هـ ق/ 1988 م، چاپ اول، ج 2، ص 57.
(13). «حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ قَالَ کَانَ مَسْرُوقٍ إِذَا خَرَجَ یَخْرُجُ بلبنة یَسْجُدُ عَلَیْهَا فِی السَّفِینَةِ»؛ الطبقات الکبرى، البصری الزهری، محمد بن سعد بن منیع، أبو عبدالله (الوفاة: 230 هـ ق)، دار صادر، بیروت، بی تا، چاپ اول، ج 6، ص 79.
(14). وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل شریعة، همان، ج 5، ص 366 .
(15). سیرتنا و سنتنا، چاپ نجف، ص 166 و 167، نقل از: سیماى عقاید شیعه، شیخ جعفر سبحانی، ترجمه: جواد محدثی، نشر مشعر، چاپ دارالحدیث، بهار 1386، چاپ اول، ص 434.
(16). بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 هـ ق، چاپ دوم، ج 98، ص 118، باب تربته صلوات الله علیه و فضلها و آدابها و أحکامها.
(17). وسائل الشیعة، همان، ج 10، ص 410، ح 8.
(18). ر.ک: همان، ج 10، ص 414، باب 72؛ و ص 408، باب 70.
(19). عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، مکارم شیرازى، ناصر، مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع)، قم، 1387 هـ ش، چاپ پنجم، ص 55.
(20). کامل الزیارات، همان، ص 267، 268، 270 و 271.
منبع: آیین رحمت
پرسش و پاسخ مرتبط
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}